کد خبر: 85634663
تاریخ انتشار: دوشنبه 06 دي 1395
خانه » سایت های خبری » کرمان خبر » تلاش برای زیر سوال بردن مقبولیت و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی
نسخه چاپی
ارسال به دوستان
متفکرین غربی، فتنه 88 را چه بخشی از پازل خود می دانستند؟

رهبر انقلاب در آبان ماه سال 88 به هدف اصلی جریان فتنه اشاره کردند و آن را توطئه غربی خواندند. ایشان فرمودند: "اینجور نیست که شما خیال کنید توطئه نسبت به این کشور، یک توهم است. نه، یک واقعیت است، از همه طرف دارد توطئه می شود. ممکن است آن کسی که در جهت آن توطئه ها در داخل کشور محور حرکت قرار می گیرد، خودش اصلاً نفهمد. فهمیدنِ این هم ذکاوت می­خواهد. بعضی ها این ذکاوت را ندارند.

به گزارش چی 24 به نقل از کرمان خبر:
تلاش برای زیر سوال بردن مقبولیت و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی

کرمان خبر - صادق بی طرف/انقلاب اسلامی از دو منظر تأثیر بسیار زیادی در جهان سیاست و عرصه روابط بین الملل ایجاد کرد. اول اینکه در زمانی انقلاب به وقوع پیوست که تقریباً همه متفکرین جهان از جدا شدن دین از عرصه سیاست اطمینان داشتند و حتی به سمت انکار قداست دین و اصالت آن رفته بودند و برخی از متفکرین نیز آن را "ماده مخدر برای توده ها" می دانستند زیرا معتقد بودند که دین به ابزاری برای حکومت ها تبدیل شده که بواسطه آن، مردم را به پذیرش وضع موجود وا می دارند. اما انقلاب اسلامی با شعار های دینی بر علیه وضع موجود قیام کرد و مردم نیز با نثار جان و مال خود برای تغییر در شرایط تثبیت شده کوشیدند. به عبارت دیگر انقلاب اسلامی سرآغازی مجدد برای حضور دین در عرصه سیاست و مسائل جهانی بود. از سوی دیگر با تضعیف حکومت کمونیستی شوروی، غرب سرخوش از یکه تازی خود و تک قطبی شدن جهان، لیبرالیسم را هدف غایی بشریت می نامید و رسیدن به آن را "پایان تاریخ" تلقی می کرد اما در آن اوضاع بود که ایدئولوژی دینی با ادعای ارائه راهکار برای اداره جامعه و حل معضلات جهانی در عین حمایت از همه نژاد ها پا به عرصه گذاشته بود. آشکار شدن خلأ ها و تناقضات لیبرال دموکراسی در کنار اثبات پوچ بودن ادعا های کمونیزم، عطش مردم را برای پیدا کردن راه جایگزین دو چندان کرده بود. از این رو بود که انقلاب اسلامی به عنوان دشمن اصلی جهان غرب و ایدئولوژی لیبرالیستی آن مطرح شد. بر این اساس غرب با به کار گیری متفکرین خود برنامه ریزی عمیقی برای سرنگونی انقلاب اسلامی ایران به کار گرفتند تا بتوانند از تبعات آن و سرایت الگوی انقلابی دینی با محتوای اسلامی به سایر کشور ها جلوگیری کنند. 

ساموئل هانتینگتون در کتاب "موج سوم دموکراسی در پایان سده بیستم" که به عنوان کتابی مرجع برای تجدید نظر طلبان مطرح است، تغییر شکل نظام های سیاسی کشور های غیر لیبرال به نظام های لیبرال را شامل پنج مرحله می داند: "ظهور اصلاح طلبان هوادار لیبرالیسم در جامعه به عنوان کاتالیزور که بتوانند روند تغییر شکل را شتاب می بخشند، کسب قدرت توسط این گروه در بدنه نظام حاکم، اقدامات لیبرالی، سعی در کاهش مقبولیت نظام حاکم در افکار عمومی یا به عبارتی مشروعیت قهقرایی و در پایان برگزاری انتخابات و رفراندوم."

با نگاهی گذرا به تاریخ انقلاب اسلامی در سه دهه گذشته می توان دریافت که روند اجرای این مراحل در جامعه با پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد. با پیروزی انقلاب اسلامی گروهی از افراد دانشگاهی و وابسته به انقلاب برای ارائه تحلیلی از انقلاب به عقاید ماکس وبر و برخی دیگر به عقاید کارل پوپر روی آوردند و این نقطه آغاز شکل گیری جریان اصلاح طلب در ایران است. نشریاتی مانند کیهان فرهنگی در دهه 60 و کیان در دهه 70، محلی برای گعده های سوپر انقلابی های چپ زده گذشته و پشیمان شده امروز بود که حالا ریشه های نظرات جدیدشان در کتب و متفکرین غربی و لیبرال پیدا می شد. در طول سال های پس از انقلاب، جریان تند رو تمامی مراحل مورد نیاز برای ایجاد تغییر در نظام و حتی گاهی که فرصت پیدا می شد برای براندازی آن بر اساس الگوهای غربی انجام داد. طیف تندروی اصلاح طلب در بدنه نظام وارد شدند و کسب قدرت کردند. کسب قدرت مرحله دوم از فرایند تغییر شکل بر اساس الگوی معرفی شده از سوی هانتینگتون بود زیرا ایجاد تغییر و استحاله حاکمیت، ملازم کسب قدرت و ورود در لایه های مختلف آن و بهره گیری از ظرفیت های اجرایی و قانون گذاری است. از این رو هانتینگتون می گوید: "اصلاح طلبان دموکراتیک نه تنها لازم است در درون رژیم اقتدارگرا وجود داشته باشند، بلکه می باید در آن نظام صاحب قدرت هم باشند. اجرایی شدن استحاله فرهنگی و تهاجم به مرزهای اخلاقی و اعتقادی جامعه، ترویج ارزش ها و مفاهیم غربی، منجر به تغییر ذائقه اقشار جامعه می شود."

تغییر ذائقه فرهنگی که به تغییر نگرش و تغییر در گزینه ها می انجامد، در مواقع انتخاباتی خود را به طور تمام و کمال نشان می دهد و انتخابات را به یک بستر موثر و قابل بهره برداری برای کسب قدرت و ورود به ارکان اجرایی و قانون گذاری تبدیل می کند. القای تردید در باورهای مذهبی، نفی باورها و مقدسات دینی، نفی عصمت و ولایت امامان معصوم، زیر سوال بردن دستاوردهای انقلاب اسلامی، نفی غیرت و تعصب دینی، تئوریزه کردن مفاهیم التقاطی و توسعه فضای لیبرالی در جامعه از جمله اقدامات لیبرالی بود که توسط طیف تند رو و تجدید نظر طلب جریان اصلاحات صورت گرفت. شاید بسیاری از مردم هنوز مطالب نوشته شده در روزنامه های طیف اصلاح طلب را فراموش نکرده باشند.

باید توجه داشت که به طور کلی باید گفت، هجمه به مرزهای اخلاقی و اعتقادی و هنجار شکنی، فعال شدن گروه های اپوزیسیون و شکستن خطوط قرمز از مولفه های اقدامات لیبرالی است. این اقدامات منجر به جا به جایی و فریب افکار عمومی و ایجاد زمینه های روی گردانی مردم از حاکمیت و جریان های اصول گرای وفادار به نظام، ضریب پیروزی هواخواهان لیبرالیسم در مرحله پنجم فرایند تغییر و استحاله –برگزاری رفراندوم و انتخابات- را افزایش می دهد. جریان تند رو و تجدید نظر طلب اصلاحات پس طی این مراحل در سال 88 به مرحله ای سرنوشت ساز رسیده بود و می خواست تا میوه سی سال تلاش خود و دوستان غربی خود را در انتخابات دور دهم ریاست جمهوری بچیند.

این انتخابات از جنبه های مختلف با انتخابات های قبل متفاوت بود. موفقیت های ایران در زمینه های مختلف علمی و تحقیقاتی شتاب چشم گیری گرفته بود. دولت مستقر با هدایت ها و حمایت های رهبر معظم انقلاب حملات شدیدی به غرب و جریان غرب گرا در 4 سال فعالیتش وارد آورده بود و این عملکرد، تداوم این روند برای چهار سال دیگر را غیر ممکن می نمود. از طرفی با از میان برداشتن جمهوری اسلامی ایران یا حداقل تغییر ماهیت آن به عنوان کشوری که مایه دلگرمی بسیاری از کشورهای اسلامی و جنبش های آزادیخواه در سرتاسر جهان بود باعث می شد که آن کشور ها نیز در نوعی رکود فرو روند و از پیروی و تکرار کردن الگوی انقلاب اسلامی ایران سرخورده شوند و این گونه غرب با یک تیر چند نشان را هم زمان می زد.

بر این اساس کشورهای مستکبر غربی و دوستان داخلی آنها، تمامی امکانات خود را به کار گرفتند و با به راه انداختن جنگ روانی تمام عیار توسط رسانه های خود و صرف هزینه های هنگفت سعی در پیروزی همپیمانان خود در انتخابات داشتند تا آخرین مرحله از مراحل براندازی نظام را نیز با موفقیت انجام دهند. از این رو است که رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار با نخبگان می فرمایند: "مسئله‌ى اصلى در این قضایاى اخیر، اصل نظام بود." اما اصلاح طلبان تندرو پس از آن که در انتخابات شکست خوردند و هدف اصلی آنان یعنی ورود به عرصه حاکمیت نظام محقق نشده بود، سعی داشتند تا فاز دیگری از پروژه خود را به اجرا درآورند و آن برگزاری رفراندوم بود که از جانب رئیس جمهور اسبق کشور آقای (خ) مطرح شد، تا شاید از این طریق به هدف خود برسند، اما این طرح نیز به دلیل عدم موضوعیت و ایستادگی نظام بر رأی مردم به سرانجام نرسید. از طرفی حمایت های بی دریغ مردم از ارزش های اصیل انقلاب اسلامی و رهبر فرزانه انقلاب، پس از انتخابات به خصوص در راهپیمایی روز جهانی قدس، نماز عید سعید فطر و راهپیمایی با شکوه 13 آبان ماه راه را بر ادامه پروژه براندازی نرم این گروه بست. اما فتنه گران که از شکست در انتخابات و اقدامات بعدی خودی سرخورده شده بودند، آخرین تیر های در اسلحه خود را نیز خرج کردند و با طرح مسائلی از قبیل آزار و اذیت جنسی بازداشت شدگان، ارائه لیست های دروغین از کشته شدگان حوادث پس از انتخابات، طرح تشکیل کمیسیون انتخابات، برگزاری مجدد انتخابات، نظارت نهاد های بین المللی برای تضمین صحت انتخابات و ... سعی در ادامه پروژه خود و زیر سوال بردن مقبولیت و مشروعیت نظام جمهوری اسلامی دارند تا شاید بتوانند از آن در آینده و برای پیشبرد اهداف خود سود ببرند که مردم بصیر و همیشه در صحنه ایران از این امتحان هم سر بلند بیرون آمدند و اجازه ندادند که افراطیون اصلاح طلب و فتنه گران امروز به اهداف خود دست یابند.

آنچه مشخص است روند برندازی و تغییر ماهیت نظام اسلامی یک حرکت آرام و خزنده است که از مدت ها قبل آغاز شده بود و با کمی تأمل می توان دریافت که این روند برنامه ریزی شده، اکنون نه تنها پایه های نظام بلکه بنیان های فکری، معرفتی و ارزشی ملت را نشانه گرفته است تا برای همیشه ملتی آزاد را به ملتی مطیع و در جهت اهداف استعماری غرب تبدیل کنند، همانگونه که تجربه انقلابهای رنگین در گرجستان، اوکراین و قرقیزستان این موضوع را به خوبی نشان می دهد. اما سابقه عملکرد مردم و مدیریت و هدایت امام گون، رهبر معظم انقلاب جلوی توطئه ها را گرفت و فتنه را به لکه ننگی ابدی برای فتنه گران و افراطیون تبدیل کرد.

رهبر انقلاب در آبان ماه سال 88 به هدف اصلی جریان فتنه اشاره کردند و آن را توطئه غربی خواندند. ایشان فرمودند: "اینجور نیست که شما خیال کنید توطئه نسبت به این کشور، یک توهم است. نه، یک واقعیت است، از همه طرف دارد توطئه می شود. ممکن است آن کسى که در جهت آن توطئه‌ها در داخل کشور محور حرکت قرار می گیرد، خودش اصلاً نفهمد. فهمیدنِ این هم ذکاوت می­خواهد. بعضى‌ها این ذکاوت را ندارند. ما آدم ها را تجربه کردیم، نمی فهمند دارند به ساز کى می رقصند. ولى، این واقعیت را عوض نمی کند که آنها بفهمند یا نفهمند، بدانند یا ندانند. این توطئه‌ها وجود دارد."

 

 

برچسب ها
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی پرتال خبری، توسط پارس نوین